برشی از متن کتاب
“اول، از بچههای خوشچهره شروع میکردند؛ موهایشان را کوتاه و دندانهایشان را سیاه و لباسهایشان را پاره میکردند تا زشت و نامرتب به نظر بیایند. بچههای زشت را هم حسابی میشستند و لباسهایی با رنگهای روشن تنشان میکردند. مادرها از بچههایی که اخلاق و رفتار خوبی داشتند، میخواستند بدرفتاری کنند و خواهرهایشان را کتک بزنند. به بچههای شرور رشوه میدادند تا توی کلیسا دعا کنند و از بقیه خواسته میشد که سرود رسمی روستا را بخوانند. نام سرود این بود: معمولیها عاقبتبهخیر میشوند.”
این کتاب را به تمام کودکان علاقهمند به داستانهای جذاب و پرکشش پیشنهاد میکنیم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.