معرفی کتاب:
در این رمان، بازیگوشی و انضباط، جنب و جوش و خویشتن داری، ارزش های رمانتیک و و فضیلت های کلاسیک و بسیاری ویژگی های دیگر در مقابل و تعادل قرار گرفته اند. نهایتأ غرور جای خود را به سجایای والاتر میدهد و تعصب(یا پیش داوری) نیز در سیر داستان رنگ میبازد…
داستان خانوادهی بنت را روایت میکند که پنج دختر دارند: جین، الیزابت، مری، لیدیا و کیتی. از همان ابتدای داستان، شخصیتهای دیگری نیز به داستان راه مییابند که ماجراهایی را برای خانوادهی شکل میدهند. مهمترین آنها مرد جوانی به نام دارسی است که در ابتدا غرور و نخوتش بیش از هر چیز، توجه همه را جلب میکند. اما وقتی غرور دارسی در مقابل تعصب و پیشداوری الیزابت قرار میگیرد، چالشهای تازهای را برای هر دو به همراه میآورد
برشی از کتاب:
فکر میکرد: «جای شکرش باقی است که چیزی هست که آرزو کنم. اگر همه چیز کامل و مهیا بود، دلمردهتر میشدم. اما حالا که مدام از نبودن خواهرم متأسف و ناراحتم، لااقل بهانهای دارم تا به تحقق انتظاراتم امید ببندم. کاری که همهی قسمتهایش بر وفق مرادم باشد، قابل تحقق نیست. فقط با پذیرفتن یکجور ناراحتی میشود یأس را کامل از خود دور کرد.»
معرفی نویسنده:
نویسندهی عاشقانههای محبوب، قدرت او در روایت روابط میان انسانها و بیان احساساتشان است؛ بهگونهای که به بهترین نحو مخاطب را با دغدغههای شخصیتهای داستان همراه و همدل میکند. این کتاب دومین داستان جین آستن است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، درحالیکه تنها ۲۱ سال داشت، نوشت. در زمان کوتاه حیاتش موفق به انتشار چهار رمان شد. کتابهای «عقل و احساس»، «غرور و تعصب»، «منسفیلد پارک» و «اما»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.