برشی از کتاب:
مامورها دستهای میثم تمار را گرفتند و او را کشان کشان از تالار بیرون بردند. میثم که میرفت گفت: «پیش از آنکه تو مرا به دار بیاویزی، من از چگونگی مرگم پیشگویی کرده بودم. من در میان مردم حرفهای زیادی از آموزههای مولا علی(ع) گفتهام. پس تو از این اتفاق درس بگیر و بفهم که مولای ما برحق است و تو بر باطل هستی.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.