برشی از متن کتاب:
“میتونی اول از چشمهات استفاده کنی، چون کار با چشمها آسونه. به همه چیزهای اطرافت نگاه کن. چی میبینی؟ معلومه که یه کتاب میبینی، و واضحه که این کتاب داره باهات حرف میزنه، خب یه چیز چالشبرانگیزتر رو امتحان کن. صندلیای که روش نشستی. مداد توی جیبت. کفش کتونی توی پات. هنوز نمیشنوی؟ پس زانو بزن و سرت رو روی صندلی بخوابون، یا کفشت رو دربیار و کنار گوشت بگیر منتظر نمون، اگه اطرافت آدم هست و ممکنه فکر کنن دیوونهای، اول با مداد امتحان کن. مدادها توی خودشون داستانهایی دارن که تا وقتی نوکشون رو توی گوشت نبری کاری به کارت ندارن. فقط ببرش کنار سرت و گوش کن. صدای زمزمهٔ چوب رو میشنوی؟ صدای روح کاج رو؟ غرولند سرب رو؟”
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.