برشی از متن کتاب:
“روزی روزگاری موشی در صحرا زندگی میکرد. صحرا امن و پرغذا بود و هیچ خطری جان موش را تهدید نمیکرد. هیچ گربهای در آن صحرا نبود و موش با خیال راحت میخورد و میخوابید و به حشرات و جانوران کوچکتر از خود زور میگفت و هر روز چاقتر از روز قبل میشد. یک روز موش قصهی ما که حسابی مغرور بود، از لانهاش بیرون آمد و با صدای بلند گفت: دیگر وقتش شده که گربهای گیر بیاورم و پوزهاش را به خاک بمالم تا دیگر هیچ گربهای جرات نکند موش بخورد و..”
کتاب 55 افسانه ترکمنی برای نوجوانان حاصل 15 سال تلاش نویسندهی این کتاب است که از سوی موسسه انتشارات قدیانی از سری کتابهای بنفشه (واحد کودکان ونوجوانان ) چاپ شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.