برشی از کتاب:
“یک روز صبح آنجلا ثراگمورتون و جناب تام از خانه بیرون رفتند، راه افتادند سمت ساحل. یک عالمه طول کشیده بود تا وسایل سفرشان را ببندند. جناب تام تا آن روز هیچ وقت به ساحل نرفته بود و خیلی دلش میخواست توی ساحل گردش کند. آنجلا تندی زیرانداز ها را انداخت و بساطشان را پهن کرد. به جناب تام گفت: برو بازی کن! جای دوری نرو. یک جایی باش که بتوانم ببینمت. مهم تر از همه..”
کتاب جنگولک بازی های جناب تام جناب تام به ساحل میرود به نویسندگی لی هابز و ترجمهی فرناز تبریزی از نشر هوپا منتشر شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.