حدس بزنید این بار کجاییم!
آینهی جادویی من و برادرم، جونا(به علاوهی گربهمان، شازده)، را به داستان مو طلا و سه خرس فرستاده. خیلی باحال است! اینجا فرنی برای چشیدن داریم، همین طور صندلی برای نشستن و تخت برای چرت زدن! ولی مو طلا حسابی به درد سر افتاده و اگر کمکش نکنیم، شاید تا ابد اینجا گیر بیفتیم.
حالا باید این کارها را بکنیم:
. با تخته استیک از کوه پایین بیاییم.
. خانوادهی خرسها را راضی کنیم که ما را نخورند.
. صد تا سکهی طلا به دست بیاوریم.
. از زندان سلطنتی فرار کنیم.
. ویک شخصیت افسانه ای را که می تواند کاه را به طلا تبدیل کند، پیدا کنیم.
صبر کنید… رامپل استیلت اسکین، تو اینجا چه کار می کنی؟!
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.