برشی از متن کتاب:
“دو تا کلاغ خوش حال بودند که روی بلندترین شاخههای یک درخت لانهی قشنگی درست کرده بودند. مامان کلاغه چند تا تخم قشنگ گذاشته بود و هر روز روی تخمها می نشست و منتظر بود تا جوجههای قشنگش زودتر بیرون بیایند.
بعضی وقتها هم همراه بابا کلاغه میرفت تا غذا پیدا کنند و بخورند و کمی استراحت کند. یک روز که مامان کلاغه همراه بابا کلاغه برای پیدا کردن غذا از لانه بیرون رفته بود مار بدجنس و بزرگی فشفش کنان از درخت بالا رفت. فش فش کنان خودش را به بالاترین شاخهها رساند و فش فش کنان یکی یکی تخمهای کوچولو را خورد و فرار کرد.
کلاغها وقتی به لانه برگشتند با تعجب دیدند تخمها شکسته و خورده شده و با دیدن تخمهای شکسته غصه دار روی شاخهای نشستند. آنها یک عالمه گریه کردند و قارقار غمگین کردند. اما مدتی که گذشت غصههای شان کم و کم تر شد چون مامان کلاغه دوباره تخم گذاشت و..”
کتاب مجموعه قصه های کهن کلیله و دمنه اثر لیلا خیامی است به تصویرگری مهسا زیباروی از انتشارات الماس پارسیان منتشر شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.