کتاب کوری یک رمان ویژه از ژوزه ساراماگو است؛ یک اثر مثال زدنی، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان اعتراض آمیز اجتماعی-سیاسی، که آشفتگی اجتماع و انسان های سردرگم را در دایرهی افکار خویش و مناسبات اجتماعی به تصویر می کشد. ساراماگو تاکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در «موقعیت» معنا میشود و ملاک ثابتی برای قضاوت وجود ندارد. زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است.
در شهر به طور وحشت آور کوری شیوع پیدا میکند و هالهای سفید رنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر میشود. خیابانها نام ندارن. شخصیتهای داستان نیز نام ندارن: دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ و… سبک و ساختار سخت رمان، پس از چند صفحه، جاذبهای منحصر به فردی پیدا میکند. نقطهگذاری متن تعریف شدنی نیست. نوشتۀ مختصر در خلال پاراگرافهای طولانی، پیچیدگیهای روح انسان و مشکلات اسرار آمیز زندگی را تداعی می کند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.