در واقع فاصلهی میان دو جوان بیمار است که هنگام معالجه در بیمارستان دلباختهی هم میشوند. داستان در حالی که موضوعی عشقانه را روایت میکند، به بیماری فیبروز کیستیک نیز میپردازد. استلا و ویل که هر دو با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند، نباید بیش از شش قدم به یکدیگر نزدیک شوند، چرا که ویل علاوه بر فیبروز کیستیک به بیماری دیگری به نام سپاسیا مبتلاست که برای فردی چون استلا حکم ماشه را دارد.
اما آیا این شور و حرارت عاشقانه به آن دو اجازه میدهد که همچنان با حفظ شش قدم فاصله به یکدیگر ابراز علاقه کنند؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.